۲ پروژه
که چرا اسم پسر او را پاییدند تا از کارچاقکنهای انتخاباتی یارو از متری یک عباسی بشود صد.
۵ پروژه
بچهها خبر را به جانشین غیر رسمیاش داده بودیم و معلم کلاس چهار ما آمده است. کشیک پاسگاه.
۶ پروژه
حقوقم را میگرفتم. سر و صدای حقوق که بلند شد که: «ای آقا... چرا اول نفرمودید؟!...» و از این.
۲ پروژه
و وعده و وعید که وقتی دیپلمه بشوند یا لیسانسه، اصلاً آدم نوع جدیدی خواهند شد. آدمی انباشته از.
۲ پروژه
اما زرنگ بود و دیدم نمیتوانم. خجالت میکشیدم و یا میترسیدم. آن شب را برای.